خودکار

خودکار

Khodcar
خودکار

خودکار

Khodcar

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق خودکارآمدی


مبانی نظری و پیشینه تحقیق خودکارآمدی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق خودکارآمدی دارای منابع کامل فارسی و انگلیسی دارای رفرنس دهی استاندارد کاملترین در سطح اینترنت گارانتی بازگشت وجه

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق خودکارآمدی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق خودکارآمدی
خودکارآمدی
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
پیشینه تحقیق خودکارآمدی
مبانی نظری خودکارآمدی
تعریف خودکارآمدی
تاریخچه خودکارآمدی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 29 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 31

مبانی نظری و پیشینه تحقیق خودکارآمدی

خصوصیات محصول:

  • منابع فارسی و انگلیسی دارد.
  • ارجاع و پاورقی استاندارد دارد.
  • رفرنس دهی استاندارد دارد.
  • کاملترین در سطح اینترنت.
  • گارانتی بازگشت وجه دارد.
  • تعداد صفحات : 31
  • فرمت فایل : ِDoc

بخشی از متن :

خودکارآمدی عمده ترین و اصلی ترین مکانیسم در کارکرد شناختی انسان به شمار می رود و عبارت است از باور های افراد در مورد لیاقت هایشان جهت اعمال کنترل روی حوادث موثر زندگی (بندورا، 1992). در چهار چوب نظریه خودکارآمدی بندورا چنین عنوان می شود که افراد دارای باورهای قوی در مورد توانایی های خود نسبت به افرادی که در مورد توانایی های خود تردید دارند ، در انجام تکالیف کوشش و پافشاری می کنند و در نتیجه عملکرد آن ها در انجام تکالیف بهتر است . عوامل بسیاری در شکل گیری عوامل انگیزش و شناختی نقش دارند.

باور های خودکارآمدی زمینه ی تازه ی در پژوهش های روان شناختی ایجاد کرده است. هر پژوهشی در این زمینه می تواند جنبه اکتشافی داشته باشد و به شناخت ماهیت و کنش وری آن کمک کند . از لحاظ علمی با توجه به اثرات گسترده امید با باورهای خودکار آمدی تا حدودی اهمیت چنین پژوهشی را نمایان می سازد.

خودکارآمدی ، یکی از مفاهیم مورد تاکید در نظریه های یادگیری است . خودکارآمدی (به قضاوت فرد در مورد توانایی های خود برای انجام موفقّیت آمیز یک تکلیف یا کار) گفته می شود . (وولفلک،2004) تئوری خودکار آمدی بندورا، به نقش اعتماد و اطمینان و عزت نفس فرد نسبت به توانایی هایش در انجام رفتار خواسته شده از وی تاکید دارد.(بندورا و آدامز 2002) باورهای خودکارآمدی تعیین می کند که افراد تا چه اندازه برای فعالیت خود انرژی صرف می کنند و تا چه میزان در برابر موانع مقاومت می نمایند.(پاجارس و شانک،2001) خودکارآمدی بر رفتار فرد بسیار تاثیر گذار است . به عنوان مثال ، دانش آموز دارای خودکارآمدی سطح پایین ممکن است حتی برای یک امتحان خودش را آماده نکند ، زیرا فکر می کند که هر اندازه زحمت بکشد ، فایده ای نخواهد داشت.(سانتروک2004).

..........................

.............

.....

منابع

عبدالهی، بیژن. (1385). نقش خودکارآمدی در توانمند سازی کارکنان. تدبیر، شماره 168: 40-35.

سیف، علی اکبر. (1392). تغییر رفتار و رفتار درمانی نظریه ها و روش ها. تهران: نشر دوران.

محمد خانی، پروانه. (1380). منابع استرس شغلی در گروهی از پرسنل سازمان بهزیستی در ایران. مجله توانبخشی، شماره 1 ،دوره 1: 11-1.

حمیدی پور، رحیم. (1383). رابطه جو مدرسه با کارآمدی شخصی مشاور مدرسه. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت معلم.

میر سمیعی، مرضیه. (1385). بررسی بین خودکارآمدی، حمایت اجتماعی و اضطراب امتحان با سلامت روان دانشجویان پسر و دختر دانشگاه علامه طباطبایی. پایان نامه کارشناسی ارشد, دانشگاه علامه طباطبایی.

طاهری زاده، زینب؛ سلیمی، قربانعلی؛ صالحی زاده، سعید. (1390). رابطه مهارت های ارتباطی اساتید دانشگاه با مهارت تدریس آنان از دیدگاه دانشجویان. فصلنامه رهبری و مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار، سال پنجم، شماره2: 116-95.

هاشمیان، فرزانه. (1389). بررسی رابطه بین خودکارآمدی و استرس کارکنان در سازمان جهاد کشاورزی قم. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه پردیس قم.

مبانی نظری و پیشینه تحقیق خودکارآمدی

منابع انگلیسی :

Bandura,A (1997). Self-efficacy: toward a unifying theory of behavior change. Psychological Review, (84),191-215

Kurbanoglu, S. S, Akkoyunlu, B. &Umay,A (2006). Developing the information literacy selfefficacy scale. Journal of Documentation (62)(6),730-743.

Pajares,F.(2002).Gender And Perceived Self-efficacy In Self-Regulated Learning.

Schwarzer.R.(E.D)(1992).Self-efficacy:Tought Control Of Action.Washington,DC:Hemisphere.

Shelton,S.(1990).Developing The Construct Of General Self-efficacy.Psychological Reports66

MckenziJ.K.(1999).Developing The Construct Of General Self-efficacy.Psychology Reports,66.

Carcia,J.N., & Decaso,A.M.(2006).Changes In Writing Self-efficacy And Writing Products And Processes Throgh Specific Training In The Self-efficacy Beliefs Of Students With Learning Disabilities.A.Contemporay Journal.

Jackson,J. (2002).Enhancing Self-efficacy and Learning Performance.The Journal Of Experimental Education V.(3).PP.243-254.

Bandura,A.(1994).Self-efficacy.In V.S.Ramchaudran(Ed).Encylopedia Of Human Behavior.VOL.4,pp.71-81.New York

Brown,B.L.(1999).Self-efficacy Beliefs And Career Development Clearing House On,Erice Digest,NO.205.

Pajares,F And Shunk,D.H.(2002).The Development OfAcademic Self-efficacy.Parsons,T.The Kinship System Of The Contemporary United States.American Anthropologist.22-38.

Murise,P.(2002).Relationshipe Between Self-efficacy And Symptoms Of Anxity Disorder And Depression In A Norm Adolescent Sample.Personality And Individual Defrences.32.337-348.

Bandura, A. (2000)."Exercise of Human Agency Through Collective Efficacy". Current Directions in Psychological Science. (9) (3); 75-78.

مبانی نظری و پیشینه تحقیق خودکارآمدی

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق خودکارآمدی

دانلود مبانی نظری و پیشینه خودکارآمدی و سلامت روان


مبانی نظری و پیشینه خودکارآمدی و سلامت روان

مبانی نظری و پیشینه خودکارآمدی و سلامت روان

دانلود مبانی نظری و پیشینه خودکارآمدی و سلامت روان

مبانی نظری و پیشینه خودکارآمدی و سلامت روان
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 1951 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 60

بصورت فایل ورد

همراه با منابع

2-1 مبانی نظری و یافته‌های پژوهشی: 10

2-1-1 خود کارآمدی.. 10

2-1-1-1 تعریف خود کارآمدی.. 12

2-1-1-2 انواع  خودکار آمدی.. 14

2-1-1-3 تفاوت خود کار آمدی با سایر انواع باورهای خود. 15

2-1-1-4 ابعاد خودکارآمدی ادراک شده 17

2-1-1-5 منابع باورهای خود کارآمدی.. 18

2-1-1-6 خودکارآمدی بالا و پایین.. 21

2-1-1-7 خودکارآمدی ،انگیزش و اسناد. 22

2-1-1-8 جنسیت و خود کارآمدی.. 24

2-1-1-9 خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی.. 25

2-1-1-10 تأثیر زمینه های فرهنگی و اجتماعی روی باورها ی خودکارآمدی.. 26

2-1-1-11 نقش باورهای خود کارآمدی در انگیزش رفتار و انتخاب اهداف آگاهانه. 27

2-1-1-12 تحلیل تحولی باورهای خودکارآمدی در گستره زندگی.. 28

2-1-1-13 رشد خودکارآمدی به واسطه تجارب مرحله گذر نوجوانی.. 31

2-1-1-14 خودکارآمدی مرتبط با بزرگسالی.. 31

2-1-1-15 ارزیابی مجدد خودکارآمدی با افزایش سن.. 31

2-1-1-16 راهبردهای بهبود خودکارآمدی.. 32

2-2- سلامت روان. 34

2-2-1 سلامت روانی.. 35

2-2-2 تعریف سلامت روانی.. 35

2-2-3 تعریف بهداشت روان در فرهنگ های مختلف 37

2-2-4 اصول بهداشت روانی.. 39

2-2-5 خصوصیات افراد دارای سلامت روانی.. 40

2-2-6 عوامل موثر در تامین سلامت روان. 42

2-2-7 نقش خانواده در تامین سلامت روان. 42

2-2-8 نظریات مرتبط با  سلامت روانی.. 43

2-2-9 نظریات نوین مبتنی بر شناخت درمانی.. 46

2-3 عقب ماندگی ذهنی.. 47

2-4 عقب مانده ذهنی آموزش پذیر ( EMR): 48

2-5 ویژگی های کودک استثنایی.. 48

2-6 نیازهای والدین کودکان استثنایی.. 48

2-7 احساسات والدین کودکان استثنایی.. 49

2-8 پیشینه تحقیق.. 50

2-8-1 تحقیقات انجام شده در داخل کشور. 50

2-8-2 تحقیقات انجام شده در خارج کشور. 59

دانلود مبانی نظری و پیشینه خودکارآمدی و سلامت روان

دانلود مبانی نظری هوش هیجانی وخودکارآمدی در 92 صفحه


مبانی نظری هوش هیجانی و خودکارآمدی

مبانی نظری هوش هیجانی وخودکارآمدی

دانلود مبانی نظری هوش هیجانی و خودکارآمدی

مبانی نظری هوش هیجانی وخودکارآمدی
مبانی نظری وپیشینه تحقیق هوش هیجانی وخودکارآمدی
پیشینه تحقیق هوش هیجانی وخودکارآمدی
مبانی نظری 
پیشینه تحقیق
هوش هیجانی وخودکارآمدی
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل docx
حجم فایل 114 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 97

مبانی نظری هوش هیجانی وخودکارآمدی

 

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع :انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل:WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::


 

پیش گفتار:
در فصل دوم این تحقیق، به مبانی نظری و پیشینه تحقیق پرداخته شده است.
آنچه که در این فصل به آن اشاره خواهد شد عبارت است از : مبانی نظری تحقیق ( شامل تعاریف ،مفاهیم،پیشینه،دیدگاه های نظریه پردازان و ...) درحیطه متغیرها و واژگان استفاده شده در تحقیق و هم چنین مرور تحقیقات داخلی و خارجی در انتهای فصل، که همراه با نتیجه گیری و جدولی از خلاصه این تحقیقات ارائه شده است.






بخش اول :ادبیات پژوهش
خودکارآمدی   
خودکارآمدی اولین بار در دهه 1980 توسط آلبرت بندورا مطرح شد. خودکارآمدی از جمله صفاتی است که بر اکثر جنبه های زندگی افراد تأثیر دارد. شناخت خود، افراد را قادر می سازد تا بر افکار، احساسات و اعمال خود کنترل داشته باشند ( پاچارس ، 1986؛ به نقل ازفتاحی، 1382)
بدیهی است که تفکر، انگیزش، احساسات و رفتار انسان در موقعیت هایی که به توانایی خود احساس اطمینان می کند، متفاوت با رفتار وی در موقعیت هایی است که در آنها احساس عدم امنیت یا فقدان صلاحیت دارد. درک انسان از خودکارآمدی بر الگوهای تفکر، انگیزش، عملکردو برانگیختگی هیجانی فرد تأثیر می گذارد (شولتز ، 1990، ترجمه ی کریمی و همکاران، 1384)
یکی از مشکلات تربیتی عصر ما نگرشهای کم بینانه ی افراد به خصوص نوجوانان نسبت به خود است. شاید یکی از دلایل این باشد که بیشتر جوامع موفقیت مدار هستند و برای توفیق و برتری ارزش قائلند و از همان سالهای نخستین زندگی، کودکان را از لحاظ ویژگی های متفاوت (جسمی و روانی) با یکدیگر مقایسه می کنند و مزیت هر یک را بر می شمارند. تحقیقات متفاوت نشان داده است که نحوه ی نگرش فرد نسبت به خود در ایجاد شکست یا موفقیت وی تاثیر دارد. همچنین عملکرد و نحوه ی تلاش و پیگیری افرادی که خود را انسانی توانا و کارآمد و با استعداد می دانند بسیار متفاوت از کسانی است که خود را ضعیف و بی استعداد می دانند (تاکمن، ساکستون 92ـ 1991. چانگ، 1990. پاجارس، 1994. به نقل از کریم زاده، 1380). عوامل زیادی بر موفقیت افراد در زندگی موثر است. خودکارآمدی به عنوان یک عامل شناختی می تواند به افراد کمک کند و مسیر رسیدن به موفقیت را برایشان هموار سازد. بنابراین شناخت این عامل اهمیت فراوان دارد. خود کارآمدی و عوامل موثر برآن سالهاست که در مرکز توجه روانشناسان تربیتی و دیگر متخصصین آموزش و پرورش قرار دارد. در سالهای اخیر، جهت گیری متخصصان و محققان این زمینه از عوامل رفتاری به سوی جهت گیری شناختی تغییر یافته، انواع تعیین کننده های رفتار مانند اسنادها، راهبردهای شناختی و فراشناختی یا حالتهای هیجانی توام با شناختها، نظام خود، و خود ارزیابیها مورد تاکید قرار گرفته اند. در میان این دیدگاه ها، دیدگاه شناختی اجتماعی که تعیین کننده های عمل را از لحاظ شناختی، فراشناختی و انگیزشی بررسی می کنند، توجه قابل ملاحظه ای را به خود معطوف داشته است. در این دیدگاه تاثیرات دو عامل انگیزشی یعنی باورهای افراد در مورد توانایی خود (خود کارآمدی ادراک شده ) جهت گیری هدفی  و یک عمل شناختی ـ فراشناختی ـ یعنی راهبردهای یادگیری خود نظم دهنده مورد توجه خاص می باشند (باندورا1993 به نقل از کریم زاده، 1380 ص: 1).
در زمینه خودکارآمدی محققین بررسی های خود را در سه زمینه متمرکز کرده اند. در اولین حوزه آنها به ارتباط این باورهای خودکارآمدی و انتخاب شغل و رشته تحصیلی پرداخته اند یافته ها در دومین حوزه نشان می دهند باورهای معلم نسبت به خودکارآمدی دانش آموزان در تمرینات آموزشی ارائه شده در کلاس و در نتایج متفاوتی که دانش آموزان کسب می کنند تأثیر می گذارد. در سومین حوزه محققین به بررسی همزمان باورهای خودکارآمدی دانش آموزان با دیگر ساختارهای انگیزشی پرداخته اند که با پیشرفت تحصیلی همبستگی نشان داده اند (لنت و هاکت ، 1987به نقل از پاچارس،1996).
امروزه مطالعات بسیاری جهت بررسی فرآیند خودکارآمدی و باورهای خودکارآمد انجام گرفته است، که هر کدام از آن ها دیدگاه های مختلفی را در این زمینه مطرح نموده است. یکی از این دیدگاه ها، نظریه شناختی اجتماعی بندورا است. بندورا یکی از نظریه پردازان دیدگاه شناختی است که هیچ مکانیسمی را پر نفوذتر از خودکارآمدی در کنترل عملکرد نمی داند. وی معتقد است که خودکارآمدی بر شیوه فکر کردن، احساس کردن و برانگیختگی افراد تاثیر می گذارد. وی انتظارات ویژه کارآمدی را نسبت به سایر انتظارات دارای نقشی حیاتی تر در انگیزش و عمل انسان می داند. از نظر او افراد با باورهای قوی در مورد توانایی خود در مقایسه با افرادی که باور ضعیفی از توانایی خود دارند در انجام تکالیف کوشش و پافشاری بیشتری به خرج می دهند، در برابر موانع دیرتر تسلیم می شوند و از راهبردهای شناختی بیشتری استفاده می کنند ( پاچارس، 1986؛ به نقل ازفتاحی، 1382).
مفهوم خودکارآمدی
مفهوم خودکارآمدی تاریخچه نسبتاً کوتاهی دارد که نظریه شناخت اجتماعی  آلبرت باندورا  (1997) با فعالیتهای بندورا ( 1977 ) آغاز می¬گردد که به باورها یا قضاوتهای فرد به توانائیهای خود در انجام وظایف و مسئولیتها اشاره دارد. وی در نوشته¬ای تحت عنوان "به سوی یکپارچه¬کردن تئوری¬های تغییرات رفتار" به این موضوع اشاره کرد (پاجریس، 1996، بندورا ، 1986 )، خودکارآمدی یعنی قضاوتهای افراد در مورد توانایی¬های خود (بندورا، 1986) که این باورهای افراد نسبت به توانایی هایشان روی تلاش و پشتکار آنها اثر می گذارد. به عبارتی خودکارآمدی عبارتست از باور فرد، در این خصوص که توانایی انجام تکالیف را دارد یا خیر (میلن، شیرن، اوریل ، 2000 ، ص 101 ).  خودکارآمدی با توجه به احساس تفکر و عمل انسانها متفاوت است. (بندورا 1997 ). خودکارآمدی عموماً در حوزه اختصاصی در نظرگرفته می¬شود، بدین معنا فرد می¬تواند خود باوری نسبتاً محکمی در حیطه¬ها و دامنه¬های مختلف یا موقعیت¬های عملکردی خاصی داشته باشد. اما برخی از محققین یک مفهوم عمومی از خودکارآمدی متصور شده¬اند. این مفهوم به اعتماد کلی فرد به توانایی گذر از دامنه وسیعی از خواست¬ها یا موقعیت¬های جدید بر می¬گردد. خودکارآمدی عمومی بر پایه و اساس روشن شدن لیاقت و قابلیت فرد، برای کنارآمدن موثر با بسیاری از موقعیت¬های تنش¬زا می¬باشد (شوارز و شولز، 2000 ).
به اعتقاد بندورا (2001 ) خودکارآمدی مفهومی است که بواسطه آن تجربیات، توانایی و تفکر افراد در یک مسیر ادغام می¬شود. خودکارآمدی و سایر نگرش¬های انتظاری بطور مشترک دارای این واقعیت هستند که تمامی آنها، باورهایی در خصوص درک توانایی فردی است، اما تفاوت آنها با خودکارآمدی در آن است که خودکارآمدی ادراک قابلیتهای فردی به منظور دستیابی به عملکردها و نتایج موقعیت دیگر از پیش تعیین شده می¬باشد، بنابراین خودکارآمدی از بابت باورهای انتظاری متفاوت است (پاجریس، 1996).
پولر و همکاران (2002) بیان می¬کنند که خودکارآمدی یا ادراک خودکارآمدی در برگیرنده احساس خوشاینده فرد در انجام تکالیف است که بطور فراگیری با انگیزش و انجام موفقیت¬آمیز تکالیف در تمامی انسانها مرتبط است.
اعتقاد یک نفر به قابلیت‌های خود در سازماندهی و انجام یک رشته فعالیت‌های مورد نیاز برای مدیریت شرایط و وضعیت‌های مختلف. به عبارت دیگر، خودکارآمدی، اعتقاد یک فرد به توانایی خود جهت موفق شدن در یک وضعیت خاص است ( بندورا،1977).
خودکارآمدی به قضاوتهای افراد در رابطه با توانایی هایشان در به ثمر رساندن سطوح طراحی شده عملکرد اطلاق می شود ( بندورا، 1996؛ به نقل از مجیدیان، 1381). به عبارت دیگر خودکارآمدی، باورها و قضاوتهای افراد از توانایی هایشان در انجام تکالیف خاص در موقعیت های خاص می باشد. بندورا شکل خاصی از انتظار را خودکارآمدی می نامد و بیان می دارد که خودکارآمدی بر عقاید و باور های افراد برای اعمال کنترل بر عملکرد خویش و بر رویدادهای موثر بر زندگی اشاره دارد( بندورا،1977).
بندورا بیان نمود که در واقع واسطه میان دانش و عمل، خودکارآمدی می باشد. قضاوت مردم درباره توانایی شان  برای سازماندهی و اجرای امور، لازمه دستیابی به عملکرد موفق است. این امر ربطی به راهبردهایی که فرد به کار میبرد ندارد، بلکه داوری درباره آنچه میتواند انجام دهد مهم است (استینبرگ، 1998).
باور شخص در مورد تــوانایی هایش برای حصول سطوح تعیین شده خودکارآمدی می باشد ( ارمرود، 2006).
قضاوت شخصی در مورد تواناییها، بر پایه ی ملاک های مهارتی، حس کفایت شخصی در چهارچوبی خاص، تمرکز بر ارزیابی توانایی ها برای اجرای وظائف خاص، با توجه به اهداف و استانداردها خودکارآمدی می باشد (استینبرگ،  1998).
خودکارآمدی یک توانایی است که در آن خود مهارتهای رفتاری، عاطفی، اجتماعی، و شناختی باید سازماندهی شده و برای اهداف بی شمار بطور موثر هماهنگ شوند بین داشتن زیر مهارتها و توانایی ترکیب آنها برای انجام عملی در شرایط دشوار تفاوت آشکار، وجود دارد. دوم حتی با وجودی که کاملاً می¬دانند چه کارکنند و مهارتهای لازم برای انجام آن کار را دارند ، به نحو احسن در انجام کارها موفق می¬شوند. کارآمدی شخص، جریانهای عاطفی، هیجانی و شناختی–که انتقال دانش و تواناییها را با عمل ماهرانه تحت نفوذ دارند را فعال می-سازد.
نظریه شناخت اجتماعی مبتنی بر الگوی علّی سه جانبه رفتار، محیط و فرد است. این الگو به ارتباط متقابل بین رفتار، اثرات محیطی و عوامل فردی (عوامل شناختی، عاطفی و بیولوژیک) که به ادراک فرد برای توصیف کارکردهای روان شناختی اشاره دارد، تأکید می کند. بر اساس این نظریه، افراد در یک نظام علّیت سه جانبه بر انگیزش و رفتار خود اثر می گذارند. باندورا (1997) اثرات یک بعدی محیط بر رفتار فرد که یکی از فرضیه های مهم روان شناسان رفتار گرا بوده است، را رد کرد. انسانها دارای نوعی نظام خود کنترلی و نیروی خود تنظیمی هستند و توسط آن نظام برافکار، احساسات و رفتار های خود کنترل دارند و بر سرنوشت خود نقش تعیین کننده‌ای ایفا می کنند( بندورا،1977).
بدین ترتیب، رفتار انسان تنها در کنترل محیط نیست بلکه فرایندهای شناختی نقش مهمی در رفتار آدمی دارند. عملکرد و یادگیری انسان متاثر از گرایشهای شناختی، عاطفی و احساسات، انتظارات، باورها و ارزش هاست. انسان موجودی فعال است و بر رویدادهای زندگی خود اثر می گذارد. انسان تحت تاثیر عوامل روان شناختی است و به ‌طور فعال در انگیزه ها و رفتار خود اثر دارد. بر اساس نظر «باندورا»، افراد نه توسط نیروهای درونی رانده می شوند، نه محرکهای محیطی آنها را به عمل سوق می دهند، بلکه کارکردهای روان شناختی، عملکرد، رفتار، محیط و محرکات آن را تعیین می کند( بندورا،1977).
باندورا (1997) مطرح می کند که خود کارآمدی، توان سازنده ای است که بدان وسیله، مهارتهای شناختی، اجتماعی، عاطفی و رفتاری انسان برای تحقق اهداف مختلف، به گونه ای اثربخش ساماندهی می شود. به نظر وی داشتن دانش، مهارتها و دستاوردهای قبلی افراد پیش بینی کننده های مناسبی برای عملکرد آینده افراد نیستند، بلکه باور انسان در باره توانائیهای خود در انجام آنها بر چگونگی عملکرد خویش مؤثر است. بین داشتن مهارتهای مختلف با توان ترکیب آنها به روشهای مناسب برای انجام وظایف در شرایط گوناگون، تفاوت آشکار وجود دارد. "افراد کاملاً می دانند که باید چه وظایفی را انجام دهند و مهارتهای لازم برای انجام وظایف دارند، اما اغلب در اجرای مناسب مهارتها موفق نیستند" (باندورا 1997).
خودشناسی از طریق پردازش مهارتهای شناختی، انگیزشی و عاطفی که عهده دار انتقال دانش و توانائیها به رفتار ماهرانه هستند، فعال می شود. به‌طور خلاصه، خودکارآمدی به داشتن مهارت یا مهارتها مربوط نمی شود، بلکه داشتن باور به توانایی انجام کار در موقعیتهای مختلف شغلی، اشاره دارد.
باور کارآمدی عاملی مهم در نظام سازنده شایستگی انسان است. انجام وظایف توسط افراد مختلف با مهارتهای مشابه در موقعیتهای متفاوت به‌صورت ضعیف، متوسط و یا قوی و یا توسط یک فرد در شرایط متفاوت به تغییرات باورهای کارآمدی آنان وابسته است. مهارتها می توانند به آسانی تحت تأثیر خودشکی  یا خود تردیدی قرار گیرند، در نتیجه حتی افراد خیلی مستعد در شرایطی که باور ضعیفی نسبت به خود داشته باشند، از توانائیهای خود استفاده کمتری می کنند (باندورا، 1997). به همین دلیل، احساس خودکارآمدی، افراد را قادر می سازد تا با استفاده از مهارتها در برخورد با موانع، کارهای فوق العاده ای انجام دهند (وایت 1982). بنابراین، خودکارآمدی درک شده عاملی مهم برای انجام موفقیت آمیز عملکرد و مهارتهای اساسی لازم برای انجام آن است.
عملکرد مؤثر هم به داشتن مهارتها و هم به باور در توانایی انجام آن مهارتها نیازمند است. اداره کردن موقعیتهای دایم التغییر، مبهم، غیرقابل پیش بینی و استرس زا مستلزم داشتن مهارتهای چندگانه است. مهارتهای قبلی برای پاسخ به تقاضای گوناگون موقعیتهای مختلف باید غالباً به شیوه های جدید، ساماندهی شوند. بنابراین، مبادلات با محیط تا حدودی تحت تأثیر قضاوتهای فرد در مورد توانائیهای خویش است. بدین معنی که افراد باور داشته باشند که در شرایط خاص، می توانند وظایف را انجام دهند. خودکارآمدی درک شده معیار داشتن مهارتهای شخصی نیست، بلکه بدین معنی است که فرد به این باور رسیده باشد که می تواند در شرایط مختلف با هر نوع مهارتی که داشته باشد، وظایف را به نحو احسن انجام دهد( بندورا،1977).

مبانی نظری هوش هیجانی وخودکارآمدی

 

پیش گفتار:

در فصل دوم این تحقیق، به مبانی نظری و پیشینه تحقیق پرداخته شده است.

آنچه که در این فصل به آن اشاره خواهد شد عبارت است از : مبانی نظری تحقیق ( شامل تعاریف ،مفاهیم،پیشینه،دیدگاه های نظریه پردازان و ...) درحیطه متغیرها و واژگان استفاده شده در تحقیق و هم چنین مرور تحقیقات داخلی و خارجی در انتهای فصل، که همراه با نتیجه گیری و جدولی از خلاصه این تحقیقات ارائه شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بخش اول :ادبیات پژوهش

خودکارآمدی   

خودکارآمدی اولین بار در دهه 1980 توسط آلبرت بندورا مطرح شد. خودکارآمدی از جمله صفاتی است که بر اکثر جنبه های زندگی افراد تأثیر دارد. شناخت خود، افراد را قادر می سازد تا بر افکار، احساسات و اعمال خود کنترل داشته باشند ( پاچارس[1]، 1986؛ به نقل ازفتاحی، 1382) 

بدیهی است که تفکر، انگیزش، احساسات و رفتار انسان در موقعیت هایی که به توانایی خود احساس اطمینان می کند، متفاوت با رفتار وی در موقعیت هایی است که در آنها احساس عدم امنیت یا فقدان صلاحیت دارد. درک انسان از خودکارآمدی بر الگوهای تفکر، انگیزش، عملکردو برانگیختگی هیجانی فرد تأثیر می گذارد (شولتز[2]، 1990، ترجمه ی کریمی و همکاران، 1384) 

یکی از مشکلات تربیتی عصر ما نگرشهای کم بینانه ی افراد به خصوص نوجوانان نسبت به خود است. شاید یکی از دلایل این باشد که بیشتر جوامع موفقیت مدار هستند و برای توفیق و برتری ارزش قائلند و از همان سالهای نخستین زندگی، کودکان را از لحاظ ویژگی های متفاوت (جسمی و روانی) با یکدیگر مقایسه می کنند و مزیت هر یک را بر می شمارند. تحقیقات متفاوت نشان داده است که نحوه ی نگرش فرد نسبت به خود در ایجاد شکست یا موفقیت وی تاثیر دارد. همچنین عملکرد و نحوه ی تلاش و پیگیری افرادی که خود را انسانی توانا و کارآمد و با استعداد می دانند بسیار متفاوت از کسانی است که خود را ضعیف و بی استعداد می دانند (تاکمن، ساکستون 92ـ 1991. چانگ، 1990. پاجارس، 1994. به نقل از کریم زاده، 1380). عوامل زیادی بر موفقیت افراد در زندگی موثر است. خودکارآمدی به عنوان یک عامل شناختی می تواند به افراد کمک کند و مسیر رسیدن به موفقیت را برایشان هموار سازد. بنابراین شناخت این عامل اهمیت فراوان دارد. خود کارآمدی و عوامل موثر برآن سالهاست که در مرکز توجه روانشناسان تربیتی و دیگر متخصصین آموزش و پرورش قرار دارد. در سالهای اخیر، جهت گیری متخصصان و محققان این زمینه از عوامل رفتاری به سوی جهت گیری شناختی تغییر یافته، انواع تعیین کننده های رفتار مانند اسنادها، راهبردهای شناختی و فراشناختی یا حالتهای هیجانی توام با شناختها، نظام خود، و خود ارزیابیها مورد تاکید قرار گرفته اند. در میان این دیدگاه    ها، دیدگاه شناختی اجتماعی که تعیین کننده های عمل را از لحاظ شناختی، فراشناختی و انگیزشی بررسی می کنند، توجه قابل ملاحظه ای را به خود معطوف داشته است. در این دیدگاه تاثیرات دو عامل انگیزشی یعنی باورهای افراد در مورد توانایی خود (خود کارآمدی ادراک شده[3]) جهت گیری هدفی[4] و یک عمل شناختی ـ فراشناختی ـ یعنی راهبردهای یادگیری خود نظم دهنده مورد توجه خاص می باشند (باندورا1993 به نقل از کریم زاده، 1380 ص: 1).

در زمینه خودکارآمدی محققین بررسی های خود را در سه زمینه متمرکز کرده اند. در اولین حوزه آنها به ارتباط این باورهای خودکارآمدی و انتخاب شغل و رشته تحصیلی پرداخته اند یافته ها در دومین حوزه نشان می دهند باورهای معلم نسبت به خودکارآمدی دانش آموزان در تمرینات آموزشی ارائه شده در کلاس و در نتایج متفاوتی که دانش آموزان کسب می کنند تأثیر می گذارد. در سومین حوزه محققین به بررسی همزمان باورهای خودکارآمدی دانش آموزان با دیگر ساختارهای انگیزشی پرداخته اند که با پیشرفت تحصیلی همبستگی نشان داده اند (لنت و هاکت[5]، 1987به نقل از پاچارس،1996).

امروزه مطالعات بسیاری جهت بررسی فرآیند خودکارآمدی و باورهای خودکارآمد انجام گرفته است، که هر کدام از آن ها دیدگاه های مختلفی را در این زمینه مطرح نموده است. یکی از این دیدگاه ها، نظریه شناختی اجتماعی بندورا است. بندورا یکی از نظریه پردازان دیدگاه شناختی است که هیچ مکانیسمی را پر نفوذتر از خودکارآمدی در کنترل عملکرد نمی داند. وی معتقد است که خودکارآمدی بر شیوه فکر کردن، احساس کردن و برانگیختگی افراد تاثیر می گذارد. وی انتظارات ویژه کارآمدی را نسبت به سایر انتظارات دارای نقشی حیاتی تر در انگیزش و عمل انسان می داند. از نظر او افراد با باورهای قوی در مورد توانایی خود در مقایسه با افرادی که باور ضعیفی از توانایی خود دارند در انجام تکالیف کوشش و پافشاری بیشتری به خرج می دهند، در برابر موانع دیرتر تسلیم می شوند و از راهبردهای شناختی بیشتری استفاده می کنند ( پاچارس، 1986؛ به نقل ازفتاحی، 1382).

مفهوم خودکارآمدی

مفهوم خودکارآمدی تاریخچه نسبتاً کوتاهی دارد که نظریه شناخت اجتماعی[6] آلبرت باندورا[7] (1997) با فعالیتهای بندورا ( 1977 ) آغاز می­گردد که به باورها یا قضاوتهای فرد به توانائیهای خود در انجام وظایف و مسئولیتها اشاره دارد. وی در نوشته­ای تحت عنوان "به سوی یکپارچه­کردن تئوری­های تغییرات رفتار" به این موضوع اشاره کرد (پاجریس، 1996، بندورا ، 1986 )، خودکارآمدی یعنی قضاوتهای افراد در مورد توانایی­های خود (بندورا، 1986) که این باورهای افراد نسبت به توانایی هایشان روی تلاش و پشتکار آنها اثر می گذارد. به عبارتی خودکارآمدی عبارتست از باور فرد، در این خصوص که توانایی انجام تکالیف را دارد یا خیر (میلن، شیرن، اوریل[8]، 2000 ، ص 101 ).  خودکارآمدی با توجه به احساس تفکر و عمل انسانها متفاوت است. (بندورا 1997 ). خودکارآمدی عموماً در حوزه اختصاصی در نظرگرفته می­شود، بدین معنا فرد می­تواند خود باوری نسبتاً محکمی در حیطه­ها و دامنه­های مختلف یا موقعیت­های عملکردی خاصی داشته باشد. اما برخی از محققین یک مفهوم عمومی از خودکارآمدی متصور شده­اند. این مفهوم به اعتماد کلی فرد به توانایی گذر از دامنه وسیعی از خواست­ها یا موقعیت­های جدید بر می­گردد. خودکارآمدی عمومی بر پایه و اساس روشن شدن لیاقت و قابلیت فرد، برای کنارآمدن موثر با بسیاری از موقعیت­های تنش­زا می­باشد (شوارز و شولز، 2000 ).

به اعتقاد بندورا (2001 ) خودکارآمدی مفهومی است که بواسطه آن تجربیات، توانایی و تفکر افراد در یک مسیر ادغام می­شود. خودکارآمدی و سایر نگرش­های انتظاری بطور مشترک دارای این واقعیت هستند که تمامی آنها، باورهایی در خصوص درک توانایی فردی است، اما تفاوت آنها با خودکارآمدی در آن است که خودکارآمدی ادراک قابلیتهای فردی به منظور دستیابی به عملکردها و نتایج موقعیت دیگر از پیش تعیین شده می­باشد، بنابراین خودکارآمدی از بابت باورهای انتظاری متفاوت است (پاجریس، 1996).

پولر و همکاران (2002) بیان می­کنند که خودکارآمدی یا ادراک خودکارآمدی در برگیرنده احساس خوشاینده فرد در انجام تکالیف است که بطور فراگیری با انگیزش و انجام موفقیت­آمیز تکالیف در تمامی انسانها مرتبط است.

اعتقاد یک نفر به قابلیت‌های خود در سازماندهی و انجام یک رشته فعالیت‌های مورد نیاز برای مدیریت شرایط و وضعیت‌های مختلف. به عبارت دیگر، خودکارآمدی، اعتقاد یک فرد به توانایی خود جهت موفق شدن در یک وضعیت خاص است ( بندورا،1977).

خودکارآمدی به قضاوتهای افراد در رابطه با توانایی هایشان در به ثمر رساندن سطوح طراحی شده عملکرد اطلاق می شود ( بندورا، 1996؛ به نقل از مجیدیان، 1381). به عبارت دیگر خودکارآمدی، باورها و قضاوتهای افراد از توانایی هایشان در انجام تکالیف خاص در موقعیت های خاص می باشد. بندورا شکل خاصی از انتظار را خودکارآمدی می نامد و بیان می دارد که خودکارآمدی بر عقاید و باور های افراد برای اعمال کنترل بر عملکرد خویش و بر رویدادهای موثر بر زندگی اشاره دارد( بندورا،1977).

بندورا بیان نمود که در واقع واسطه میان دانش و عمل، خودکارآمدی می باشد. قضاوت مردم درباره توانایی شان  برای سازماندهی و اجرای امور، لازمه دستیابی به عملکرد موفق است. این امر ربطی به راهبردهایی که فرد به کار میبرد ندارد، بلکه داوری درباره آنچه میتواند انجام دهد مهم است (استینبرگ، 1998).

باور شخص در مورد تــوانایی هایش برای حصول سطوح تعیین شده خودکارآمدی می باشد ( ارمرود، 2006).

قضاوت شخصی در مورد تواناییها، بر پایه ی ملاک های مهارتی، حس کفایت شخصی در چهارچوبی خاص، تمرکز بر ارزیابی توانایی ها برای اجرای وظائف خاص، با توجه به اهداف و استانداردها خودکارآمدی می باشد (استینبرگ،[9] 1998).

خودکارآمدی یک توانایی است که در آن خود مهارتهای رفتاری، عاطفی، اجتماعی، و شناختی باید سازماندهی شده و برای اهداف بی شمار بطور موثر هماهنگ شوند بین داشتن زیر مهارتها و توانایی ترکیب آنها برای انجام عملی در شرایط دشوار تفاوت آشکار، وجود دارد. دوم حتی با وجودی که کاملاً می­دانند چه کارکنند و مهارتهای لازم برای انجام آن کار را دارند ، به نحو احسن در انجام کارها موفق می­شوند. کارآمدی شخص، جریانهای عاطفی، هیجانی و شناختیکه انتقال دانش و تواناییها را با عمل ماهرانه تحت نفوذ دارند را فعال می­سازد.

نظریه شناخت اجتماعی مبتنی بر الگوی علّی سه جانبه رفتار، محیط و فرد است. این الگو به ارتباط متقابل بین رفتار، اثرات محیطی و عوامل فردی (عوامل شناختی، عاطفی و بیولوژیک) که به ادراک فرد برای توصیف کارکردهای روان شناختی اشاره دارد، تأکید می کند. بر اساس این نظریه، افراد در یک نظام علّیت سه جانبه بر انگیزش و رفتار خود اثر می گذارند. باندورا (1997) اثرات یک بعدی محیط بر رفتار فرد که یکی از فرضیه های مهم روان شناسان رفتار گرا بوده است، را رد کرد. انسانها دارای نوعی نظام خود کنترلی و نیروی خود تنظیمی هستند و توسط آن نظام برافکار، احساسات و رفتار های خود کنترل دارند و بر سرنوشت خود نقش تعیین کننده‌ای ایفا می کنند( بندورا،1977).

بدین ترتیب، رفتار انسان تنها در کنترل محیط نیست بلکه فرایندهای شناختی نقش مهمی در رفتار آدمی دارند. عملکرد و یادگیری انسان متاثر از گرایشهای شناختی، عاطفی و احساسات، انتظارات، باورها و ارزش هاست. انسان موجودی فعال است و بر رویدادهای زندگی خود اثر می گذارد. انسان تحت تاثیر عوامل روان شناختی است و به ‌طور فعال در انگیزه ها و رفتار خود اثر دارد. بر اساس نظر «باندورا»، افراد نه توسط نیروهای درونی رانده می شوند، نه محرکهای محیطی آنها را به عمل سوق می دهند، بلکه کارکردهای روان شناختی، عملکرد، رفتار، محیط و محرکات آن را تعیین می کند( بندورا،1977).

باندورا (1997) مطرح می کند که خود کارآمدی، توان سازنده ای است که بدان وسیله، مهارتهای شناختی، اجتماعی، عاطفی و رفتاری انسان برای تحقق اهداف مختلف، به گونه ای اثربخش ساماندهی می شود. به نظر وی داشتن دانش، مهارتها و دستاوردهای قبلی افراد پیش بینی کننده های مناسبی برای عملکرد آینده افراد نیستند، بلکه باور انسان در باره توانائیهای خود در انجام آنها بر چگونگی عملکرد خویش مؤثر است. بین داشتن مهارتهای مختلف با توان ترکیب آنها به روشهای مناسب برای انجام وظایف در شرایط گوناگون، تفاوت آشکار وجود دارد. "افراد کاملاً می دانند که باید چه وظایفی را انجام دهند و مهارتهای لازم برای انجام وظایف دارند، اما اغلب در اجرای مناسب مهارتها موفق نیستند" (باندورا 1997).

خودشناسی از طریق پردازش مهارتهای شناختی، انگیزشی و عاطفی که عهده دار انتقال دانش و توانائیها به رفتار ماهرانه هستند، فعال می شود. به‌طور خلاصه، خودکارآمدی به داشتن مهارت یا مهارتها مربوط نمی شود، بلکه داشتن باور به توانایی انجام کار در موقعیتهای مختلف شغلی، اشاره دارد.

باور کارآمدی عاملی مهم در نظام سازنده شایستگی انسان است. انجام وظایف توسط افراد مختلف با مهارتهای مشابه در موقعیتهای متفاوت به‌صورت ضعیف، متوسط و یا قوی و یا توسط یک فرد در شرایط متفاوت به تغییرات باورهای کارآمدی آنان وابسته است. مهارتها می توانند به آسانی تحت تأثیر خودشکی[10] یا خود تردیدی قرار گیرند، در نتیجه حتی افراد خیلی مستعد در شرایطی که باور ضعیفی نسبت به خود داشته باشند، از توانائیهای خود استفاده کمتری می کنند (باندورا، 1997). به همین دلیل، احساس خودکارآمدی، افراد را قادر می سازد تا با استفاده از مهارتها در برخورد با موانع، کارهای فوق العاده ای انجام دهند (وایت 1982). بنابراین، خودکارآمدی درک شده عاملی مهم برای انجام موفقیت آمیز عملکرد و مهارتهای اساسی لازم برای انجام آن است.

عملکرد مؤثر هم به داشتن مهارتها و هم به باور در توانایی انجام آن مهارتها نیازمند است. اداره کردن موقعیتهای دایم التغییر، مبهم، غیرقابل پیش بینی و استرس زا مستلزم داشتن مهارتهای چندگانه است. مهارتهای قبلی برای پاسخ به تقاضای گوناگون موقعیتهای مختلف باید غالباً به شیوه های جدید، ساماندهی شوند. بنابراین، مبادلات با محیط تا حدودی تحت تأثیر قضاوتهای فرد در مورد توانائیهای خویش است. بدین معنی که افراد باور داشته باشند که در شرایط خاص، می توانند وظایف را انجام دهند. خودکارآمدی درک شده معیار داشتن مهارتهای شخصی نیست، بلکه بدین معنی است که فرد به این باور رسیده باشد که می تواند در شرایط مختلف با هر نوع مهارتی که داشته باشد، وظایف را به نحو احسن انجام دهد( بندورا،1977).



[1] Pachars

[2] Scholdz

[3] Perceived Self Efficacy

[4] Goal Orientation

[5]- Lent and Hackett

[6]- Social cognition Theory

[7]- Bandora

[8]- Milne, Shyrn, April

[9]- Steinberg

[10]- Self-doubt

دانلود مبانی نظری هوش هیجانی و خودکارآمدی

دانلود مبانی نظری خودکارآمدی عمومی


مبانی نظری خودکارآمدی عمومی

مبانی نظری خودکارآمدی عمومی

دانلود مبانی نظری خودکارآمدی عمومی

مبانی نظری خودکارآمدی عمومی
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 39 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 31

مبانی نظری خودکارآمدی عمومی

 

توضیحات: فصل دوم

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع :                           دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

 

خودکارآمدی عمومی
یکی از ویژگیهای شخصیتی که بندورا به تبین آن پرداخته است مفهوم خودکارآمدی و یا توانایی ادراک شده فرد در انطباق با موقعیت های خاص است. بندورا(1977، به نقل از شانک ، 2010) در توضیح خودکارآمدی بیان می کند که خودکارآمدی به باورهای فرد در مورد تواناییها، ظرفیت استعدادها برای یادگیری و عملکرد در موقعیت های مختلف اشاره دارد که از این طریق بر عملکرد نیز اعمال کنتر ل می کند. او همچنین مطرح می کند که خودکارآمدی، توان سازنده ای است که بدان وسیله، مهارتهای شناختی، اجتماعی، عاطفی و رفتاری انسان برای تحقق اهداف مختلف، به گونه ای اثر بخش ساماندهی می شود. به نظر وی داشتن دانش، مهارتها و دستاوردهای قبلی افراد پیش بینی کننده های مناسبی برای عملکرد آینده افراد نیستند، بلکه باور انسان در باره توانائیهای خود در انجام آنها بر چگونگی عملکرد خویش موثر است. انتظارات ویژه فرد در مورد توانائیهایش برای انجام اعمال خاص بر کوشش فرد در انجام یک عمل و پایداری در ادامه آن و ایجاد انگیزه های مناسب تاثیر دارد(بندورا و پاستورلی ، 1998، به نقل از هاشمی نژاد و منظری توکلی، 1391).
بندورا(1986) خوداندیشی را یگانه ترین توانایی انسان می شمارد که انسان ها با آن اندیشه و رفتارشان را دگرگون می سازند و ارزیابی می کنند. این خودارزیابی ها در برگیرنده ی دریافت های خودکارآمدی است، یعنی باورهای توانایی های فرد برای سازمان دهی و پیاده سازی کنش هایی که برای سامان دهی به موقعیت های آینده بدان ها نیاز است. در حقیقت، باورهای توانمندی به چند روش بررفتار اثر می گذارد. آنها برگزینش های افراد و کنشی که پی می گیرند اثر می گذارند و نیز افراد در کارهایی شرکت می کنند که احساس شایسته گی و اعتماد به نفس داشته باشند و از کنش هایی که در آن اعتماد به نفس و شایستگی نداشته باشند پرهیز می کنند. باورهای خودکارآمدی تعیین می کنند که انسان ها چه اندازه برای انجام کارهایشان زمان می گذارند، هنگام برخورد با دشواری تاکی پایداری می کنند، و آیا در برخورد با موقعیت های گوناگون چه اندازه نرمش پذیرند. همچنین باورهای  خودکارآمدی بر الگوهای اندیشه و واکنش های هیجانی افراد اثر می گذارند. بنابراین افراد با خودکارآمدی پایین شاید باور کنند که وضع حل ناشدنی است و این باوری است که تنیدگی، افسردگی و دیدی باریک بینانه برای گره گشایی پرورش می دهد. از سوی دیگر، خودکارآمدی بالا در هنگام نزدیک شدن به کار و  کنش های دشوار، به پدیدآیی احساس آسانی کمک می کند. بدین سان، باورهای خودکارآمدی پیش بینی کننده ی توانمند برای پیشرفت خواهد بود(پاجارس ، 1996).

دانلود مبانی نظری خودکارآمدی عمومی

دانلود پاورپوینت ساختارهای خودکار و نیمه خودکار wsn در شبکه


پاورپوینت ساختارهای خودکار و نیمه خودکار wsn در شبکه

دانلود پاورپوینت ساختارهای خودکار و نیمه خودکار wsn در شبکه بررسی ساختارهای خودکار و نیمه خودکار wsn در شبکه پاورپوینت جامع و کامل ساختارهای خودکار و نیمه خودکار wsn در شبکه کاملترین پاورپوینت ساختارهای خودکار و نیمه خودکار wsn در شبکه پکیج پاورپوینت ساختارهای خودکار و نیمه خودکار wsn در شبکه مقاله ساختارهای خودکار و نیمه خودکار wsn در

دانلود پاورپوینت ساختارهای خودکار و نیمه خودکار wsn در شبکه

دانلود پاورپوینت ساختارهای خودکار و نیمه خودکار wsn  در شبکه
بررسی ساختارهای خودکار و نیمه خودکار wsn  در شبکه
پاورپوینت جامع و کامل ساختارهای خودکار و نیمه خودکار wsn در شبکه
کاملترین پاورپوینت ساختارهای خودکار و نیمه خودکار wsn در شبکه
پکیج پاورپوینت ساختارهای خودکار و نیمه خودکار wsn در شبکه
مقاله ساختارهای خودکار و نیمه خودکار wsn در شبکه
دسته بندی پاورپوینت
فرمت فایل ppt
حجم فایل 499 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 16

نوع فایل: پاورپوینت (قابل ویرایش)

 قسمتی از متن پاورپوینت :

 

تعداد اسلاید : 16 صفحه

ساختارهای WSN
1- ساختار خودکار

2-ساختار نیمه خودکار
به نام خدا sink ساختارهای خودکار و نیمه خودکار wsn در شبکه
یک شبکه مانندگرافG=(V,E) که توسط مجموعه V به عنوان گره‌ها که توسط مجموعه E شامل لینک‌های ارتباطی به هم متصل هستند




مدل شبکه تفاوت مسیریابی WSN با سایر شبکه ها پیکربندی متغیر شبکه, اطلاعات حالت نادقیق
طرح آدرس دهی متفاوت
جریان داده متفاوت
افزونگی ترافیک داده
محدودیت منابع
مباحث مهم در طراحی مسیریابی
Energy Consumption
الگوریتم مسیر یابی باید لینکی را انتخاب کند که نیاز به تکرار ارسال نباشد.
QOS
Fault Tolerance
الگوریتم مسیریابی باید بدون وقفه خودش را در برابر بروز خطا وفق بدهد.
Scalability
Data Reporting Model
Network Dynamic
Data Aggregation
با تجمیع داده ها از ارسال داده های یکسان جلوگیری کند.
Node Development طبقه بندی پروتکل های مسیر یابی طبقه بندی پروتکل های مسیر یابی آدرس مهم نیست بلکه مشخصات حسگر (مکان و پارمترهای قابل اندازه گیری)مهم است و براساس محتویات دادهمیباشد :Data –Centric Routing طبقه بندی پروتکل های مسیر یابی طبقه بندی پروتکل های مسیر یابی Classification of routing protocols in sensor networks پروتکل مسیریابی QOS-AODV
ا لگوریتم AODV (Ad hoc On Demand Distance Vector Routing ) گونه ای از " الگوریتم بردار فاصله محسوب می شود که برای کار در محیطهای متحرک تطبیق داده شده و در آن پهنای باند محدود و عمر کم باطری ماشینها در این محیط ‌] در محاسبات مربوط به مسیرهای بهینه [ در نظر گرفته شده است . یکی دیگر از ویژگی های نامتعارف این روش آن است که الگوریتم " بر حسب تقاضا "(On-Demand ) عمل می کند بدین معنا که مسیر رسیدن به برخی از نقاط مقصد فقط وقتی تعیین می شود که کسی بخواهد بسته ای را بدان مقصد بفرستد . در زیر پروسه کامل این مسیر یابی را آورده ایم.
کشف مسیر
برای توصیف الگوریتم – شبکه ویژه زیر را در نظر بگیرید که در آن یک پروسه در گره A می خواهد بسته ای را برای I بفرستد . در الگوریتم AODV هر گره دارای جدولی است که کلید این جدول آدرس مقصد است و هر یک از رکورد های این جدول اطلاعاتی در خصوص مقصد و آنکه برای رسیدن بسته ای به آن مقصد باید بسته را به کدامیک از همسایه های آن فرستاد در خود نگهداری می کند. فرض کنید A در جدول خود جستجو کرده و هیچ درایه ای متناظر با I در آن نمی یابد . حال باید مسیری به I کشف کند . همین ویژگی که مسیر ها فقط در هنگام لزوم کشف می شوند به الگوریتم ویژگی On-Demand یعنی بر حسب تقاضا داده است.

 


توجه: متن بالا فقط قسمت کوچکی از محتوای فایل پاورپوینت بوده و بدون ظاهر گرافیکی می باشد و پس از دانلود، فایل کامل آنرا با تمامی اسلایدهای آن دریافت می کنید.

دانلود پاورپوینت ساختارهای خودکار و نیمه خودکار wsn در شبکه