خودکار

خودکار

Khodcar
خودکار

خودکار

Khodcar

دانلود پرسشنامه خودکارآمدی و نمره گذاری


پرسشنامه خودکارآمدی و نمره گذاری

پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر پرسشنامه خودکارآمدی شرر 17 سوالی نمره گذاری پرسشنامه روایی پرسشنامه پایایی پرسشنامه

دانلود پرسشنامه خودکارآمدی و نمره گذاری

دانلود پرسشنامه 17 سوالی خودکارآمدی عمومی شرر
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 443 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 5

پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر

پرسشنامه خودکارآمدی شرر 17 سوالی

نمره گذاری پرسشنامه

روایی پرسشنامه 

 پایایی پرسشنامه 

 

17 گویه


دانلود پرسشنامه خودکارآمدی و نمره گذاری

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق باورهای خودکارآمدی


مبانی نظری و پیشینه تحقیق باورهای خودکارآمدی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق باورهای خودکارآمدی

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق باورهای خودکارآمدی

مبانی نظری
پیشینه تحقیق
 باورهای خودکارآمدی
دسته بندی مدیریت
فرمت فایل doc
حجم فایل 70 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 67

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

  • منبع :                           دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

باورهای خودکارآمدی

مفهوم  باورهای خودکارآمدی                   

     خودکارآمدی[1]، درجه ای از احساس تسلط فرد در مورد توانایی اش برای انجام فعالیت های خاص می باشد. تئوری خودکارامدی بندورا به نقش اعنماد و اطمینان و عزت نفس فرد نسبت به توانایی هایش در انجام رفتار خواسته شده از وی تأکید دارد(بندورا و آدامس[2]،2002). به عبارت دیگر، خودکارآمدی اطمینانی است که شخص، رفتار خاص را با موقعیت به اجرا می گذارد و انتظار نتایج به دست آمده را دارد(بندورا و اسحانک[3]،2004).  در واقع خودکارآمدی به قضاوت فرد در بارة آنچه فرد فکر می کند، می تواند انجام دهد، نه آنچه انجام داده است، گفته می شود (احمدی، 1386).

 خودکارآمدی یکی ازمفاهیم مهم و مؤثر و مکانیسم اساسی در نظریه شناختی اجتماعی بندورا است. بندورا( 1977)، خودکارآمدی را توجه به باورها یا قضاوت فرد نسبت به توانا یی های خودش در انجام وظایف و مسؤولیت ها می داند. این نظریه خودشناسی را اساس تصمیم گیری می داند و همچنین ویژگی های انسان را مورد توجه قرار می دهد. هم چنین در این دیدگاه رفتار آدمی نه تنها در کنترل عوامل بیرونی و محیطی نیست بلکه فرآیندهای شناختی نقش تعیین کننده در رفتار دارند. فرآیندهای شناختی به عنوان بخشی از آسیب شناسی روانی موجب انتظارات و ادراکات نادرستی می گردد که فرد از کارآمدی خود دارد و این انتظارات می تواند به اضطراب و اجتناب های دفاعی از موقعیت های تهدید کننده منجر شوند(پاجاریس[4]، 2002).  

در نظام بندورا، منظور از "خودکارآمدی" احساس شایستگی، کفایت و قابلیت در کنار آمدن با زندگی است. برآورده نمودن و حفظ معیارهای عملکرد، خودکارآمدی را افزایش می دهد، ناکامی در برآوردن و حفظ آن معیارها، ان را کاهش می دهد. را ه دیگری که بندورا خودکارآمدی را شرح داده، برحسب ادراک ما از درجه کنترلی که بر زندگی خود داریم، می باشد. افراد می کوشند بر رویدادهایی که زندگی آنان را تحت تأثیر قرار می دهند، اعمال کنترل نمایند. با اعمال نفوذ در موقعیت هایی که آنان می توانند مقداری کنترل داشته باشند، بهتر می توانند آینده مطلوب را تحقق بخشیده و از نتایج نامطلوب ممانعت به عمل آوردند. تلاش برای اعمال کنترل بر شرایط زندگی، تقریبا بر هر فردی حکمفرماست، زیرا این کار می تواند منافع شخصی و اجتماعی بی شماری را برای آنان تأمین نماید. توانایی تأثیرگذاری بر پیامدها، آنان را قابل پیش بینی می سازد. قابل پیش بینی بودن، آمادگی سازش یافتگی را پرورش می دهد. ناامیدی در اعمال نفوذ بر اموری که به صورت نامطلوب بر زندگی فرد تأثیر می گذارند، نگرانی، دلسردی و ناامیدی را پرورش می دهد(بندورا،1995).

در چارچوب نظریه ی بندورا، افراد با باورهای خودکارآمدی قوی نسبت به افرادی که باورهای ضعیفی دارند در انجام تکالیف کوشش و پافشاری بیشتری از خود نشان می دهند و در نتیجه عملکرد آنان در انجام تکلیف بهتر است(بندورا،1993).

باورهای خودکارآمدی افراد، می تواند به وسیله چهار منبع اصلی مؤثر ایجاد و تقویت شوند(به طور مفصل در همین فصل توضیح داده شده است): مؤثرترین روش به واسطه ی "تجارب مستقیم" است. موفقیت های افراد، باوری نیرومند در کارآمدی شخصی افراد ایجاد می کنند، در حالی که شکست ها آنان را ویران می سازند به ویژه اگر این شکست ها قبل از پابرجایی قوی خودکارآمدی رخ دهند. دومین روش تقویت و ایجاد باورهای خودکارآمدی به واسطه "تجارب جانشینی" می باشد که توسط الگوهای اجتماعی به دست می آید. دیدن افراد مشابه با کسب موفقیت های آنان باعث تلاش بیشتر و برانگیختگی آنان شده و توانایی لازم جهت تسلط بر موانع را یافته و موفق می شوند. روش سوم" اقناع کلامی" است. افرادی که به صورت شفاهی تشویق می شوند زمانی که توانایی تسلط بر فعالیت ها را دارند، باعث تلاش و تحمل بیشتر آنان می گردد. چهارمین منبع مربوط به حالت های فیزیولوژیک و هیجانی در "داوری توانایی خود" است. خلق مثبت باعث افزایش خودکارآمدی شده و خلق محزون، معکوس عمل می نماید. کاهش واکنش تنیدگی افراد و تفسیر نادرست حالات جسمانی در تغییر و اصلاح باورهای خودکارآمدی تأثیر دارد(بندورا،1994).

باید گفت که خودکارآمدی دریافت شده در چهار فرآیند اصلی اثرگذاری می کند: فرآیندهای شناختی، انگیزشی، عاطفی، و گزینشی(بندورا،2001). باورهای خودکارآمدی بر الگوهای اندیشه اثر می گذارد. برای چیره شدن بر پیچیدگی فرآیند پردازش داده های چندبعدی و فرآیند حل مسأله، افراد باید از حس خودکارآمدی بالایی برخوردار باشند تا در موقعیت های تصمیم گیری پیچیده و در اندیشه تحلیلی، خودکارآمد شوند. هر اندازه که باور خودکارآمدی دریافت شده فرد بالاتر باشد، برای پردازش شناختی کار و اندیشه تحلیلی بیشتر کوشش می کند(بندورا،2001). خودکارامدی افراد سطح انگیزش آن ها را نیز با کنترل میزان کوشش و زمان پایداری در برابر سدهای پیش رو تعیین می کند. هنگام رویارویی با دشواری ها، آنان که به توانایی های خود باور ندارند، از کوشش خود می کاهند و زود به راه حل های دست پایین تن می دهند. هم چنین باورهای خودکارآمدی افراد بر میزان فشارروانی و افسردگی که در موقعیت های تهدیدآمیز و فشارآور تجربه می شود تأثیر می گذارد. افراد دارای باور خودکارآمدی دوست دارند از برخی فعالیت ها(آن جا می پندارند فراتر از توان آن ها است) دوری کنند و فعالیت های چالش انگیز و محیط هایی را در اجتماع برگزینند که می پندارند برای انجام شان توانایی دارند.

 باورهای خودکارآمدی در میزان تلاشی که افراد در هر فعالیت باید صرف نمایند و مدت زمانی که در برخورد با موانع پافشاری می نمایند و در انعطاف پذیری آنان در موقعیت های مختلف، تعیین کننده هستند. این باورها در میزان تنیدگی و اضطرابی که افراد در برخورد با موانع تجربه می نمایند، تأثیر دارد.


[1] - Self- efficacy

[2] - Bandura A, Adams NE

[3] - Bandura A, Schunk DH

[4] -Pajares

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق باورهای خودکارآمدی

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق خودکارآمدی اجتماعی


مبانی نظری و پیشینه تحقیق خودکارآمدی اجتماعی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق خودکارآمدی اجتماعی

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق خودکارآمدی اجتماعی

مبانی نظری 
 پیشینه تحقیق
 خودکارآمدی اجتماعی
دسته بندی مدیریت
فرمت فایل doc
حجم فایل 69 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 60

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

  • منبع :                           دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

خودکارآمدی اجتماعی

اجتماعات امروزی تحت تأثیر تغییرات سریع تکنولوژیکی، اجتماعی ‌و انفجار اطلاعات قرار   دارند. این تغییرات لزوماً جدید نیستند، ولی سرعت آنها بسیار بالا است و آنچه در این میان حائز اهمیت است، نقش انسـان در این تغییرات و چگونگـی برخورد با آنها است. انسانها همیشه به دنبال کنترل و تاثیرگذاری بر وقایع زندگی خویش هستند. در زمان‌های قدیم که افراد از دنیای اطراف خویش آگاهی محدودی داشتند، برای کنترل زندگی خود از نیروهای فوق‌طبیعی درخواست کمک می‌نمودند. رشد و گسترش دانش در انسان، توانایی او را برای پیش‌بینی وقایع و کنترل بر آنها افزایش داد و باوری که به نیروهای فوق ‌طبیعی وجود داشت، جای خود را به قدرت انسـان برای شکل دادن به سرنوشتـش داد. به عبـارت دیگر، دیـدگاه ‌انسـان از کنتــرل نیروهای‌ فوق‌طبیعی به کنترل ‌شخصی تغییر یافت. از آنجاکه کنترل، هسته‌ی مرکزی و اساسی زندگـی انسان است، نظـریه‌های زیادی درباره‌ی آن ارائه شده‌است. در بیشتر این نظریه‌ها اعتقاد بر این است که حالات ‌عاطفی و رفتارهای انسانی بیشتر تحت تأثیر باورها و عقاید آنان در مورد خـودشان است. مؤثرترین این باورها، ‌باورخــودکارآمـدی[1] است (فولاد چنگ، 1382). خودکارآمدی از نظریه شناخت اجتماعی آلبرت بندورا ( 1977)، نشأت گرفته‌‌است و موضوع مورد توجهی است که نزدیک به سه دهه توسط روانشناسان نظریه پرداز مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است (لین[2]، 2006).

نظریه شناخت اجتماعی مبتنی بر الگوی علّی سه جانبه رفتار، محیط و فرد است. این الگو به ارتباط متقابل بین رفتار، اثرات محیطی و عوامل فردی (عوامل شناختی، عاطفی و بیولوژیک) که به ادراک فرد برای توصیف کارکردهای روان‌شناختی اشاره دارد، تأکید می‌کند. بر اساس این نظریه، افراد در یک نظام علیّت سه جانبه بر انگیزش و رفتار خود اثر می‌گذارند. بندورا (1997)، اثرات یک بعدی محیط بر رفتار فرد که یکی از فرضیه‌ های مهم روانشناسان رفتارگرا بوده‌است را رد کرد. به نظر بندورا داشتن دانش، مهارتها و دستاوردهای قبلی افراد پیش بینی کننده‌ های مناسبی برای عملکرد آینده آنها نیستند بلکه باور انسان در باره‌ی تواناییهای خود در انجام آنها بر چگونگی عملکردشان مؤثر است. به گفته بندورا (1997)، منظور از خودکارآمدی و یا خودبسندگی، میزان اطمینانی است که هر فرد به توانایی خود در زمینه‌ی اجرای یک رشته امور یا انجام یک تکلیف ‌خـاص ابراز می‌نماید. او همچنین خودکارآمدی را یکی از فرایندهای‌شناختی می‌داند که ما از طریق آن بسیاری ‌از رفــتارهای ‌اجتـماعی و خصوصیات شخصی را بسط می‌دهیم. اینکه افــراد به آزمایش یا کنارآمدن با موقعیت‌های‌مشـکل خواهند پرداخت یا نه، تابعی از میزان اطمینان آنها به کارآمـدی ‌خــود است.

باور کارآمدی عاملی مهم در نظام سازنده شایستگی انسان است. انجام وظایف توسط افراد مختلف با مهارتهای مشابه در موقعیتهای متفاوت به صورت‌ ضعیف، متوسط و یا قوی و یا توسط یک فرد در شرایط متفاوت به تغییرات باورهای کارآمدی آنان وابسته است. مهارتها می‌توانند به آسانی تحت تأثیر خود تردیدی[3] قرار گیرند و در نتیجه حتی افراد خیلی مستعد در شرایطی که باور ضعیفی نسبت به خود داشته باشند از موقعیت‌های تهدیدکننده‌ای که معتقدند توان کنارآمدن با آن را ندارند می‌ترسند و از این موقعیت‌ها اجتناب می‌‌ورزند (بندورا، 1997). به بیان دیگر، اگر فردی باور داشته باشد که نمی تواند نتایج مورد انتظار را به دست آورد و یا به این باور برسد که نمی تواند مانع رفتارهای غیرقابل قبول شود، انگیزه او برای انجام کار کم خواهد شد. خودکارآمدی ادراک شده، بیانگر اعتقاد فرد به دارا بودن توانایی در مورد انجام تکالیف جدید یا دشوار و همچنین مقابله با حوادث ناگوار می‌باشد (شوارزر[4]، 1992). در واقع میزان‌ خـودکارآمـدی بیانگرآن است که فـرد تـا چه اندازه به توانایی‌خود برای دستیابی به یک هدف‌ مشخص و یا به طور کلی کنترل حیاتش اطمینان‌دارد (بندورا، 1996). بدین ترتیب افراد با خودکارآمدی پایین دارای گرایش کمی به ایجاد تغییرات محدود حتی در محیطی که آزادی انتخاب دارند، هستند (بندورا و وود[5]، 1989).  اگرچه عوامل دیگری وجود دارند که به عنوان برانگیزاننده‌های رفتار انسان عمل می‌کنند اما همه آنها تابع باور فرد هستند (عبداللهی، 1385). خـودکـارآمدی ادراک‌ شده، نه تنها ترس‌ها و بازداری‌های انتظاری را کاهش می‌دهد، بلکه از طریق انتظار موفّقیت احتمالی، بر میزان تلاش برای کنارآمدن اثر می‌گذارد (بندورا، 1996).



[1] . Self-Efficacy     

[2] . Lin

1.Self –Doubt

[4] . Schwarzer

[5] . Wood

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق خودکارآمدی اجتماعی

دانلود مبانی نظری و پیشینه با موضوع خودکارآمدی تحصیلی (فصل دوم تحقیق)


مبانی نظری و پیشینه تحقیق خودکارآمدی (فصل دوم تحقیق)

مبانی نظری و پیشینه تحقیق خودکارآمدی (فصل دوم تحقیق)

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق خودکارآمدی (فصل دوم تحقیق)

مبانی نظری و پیشینه تحقیق خودکارآمدی (فصل دوم تحقیق)
مبانی نظری و پیشینه  خودکارآمدی (فصل دوم تحقیق)
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل docx
حجم فایل 45 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 16

مبانی نظری و پیشینه تحقیق خودکارآمدی (فصل دوم تحقیق)

وضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)


  • همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA
  • توضیحات کامل در مورد متغیر
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع :                             دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل:                       WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

 

قسمتی از توضیحات متغیر:

       خودکارآمدی، به عنوان یک مفهوم از مفاهیم یادگیری اجتماعی، اولین بار در سال 1997توسط

  بندورا مطرح شد(آلتو وهمکاران، 1997، ص51). از نظر بندورا، خودکارآمدی: قضاوت افراد در مورد توانمندی های خود است و به احساس های کفایت، شایستگی، و قابلیت در کنار آمدن با زندگی اشاره دارد. بندورا (1986) در کتاب پایه های اندیشه و رفتار اجتماعی می گوید که انسان ها دارای یک نظام خود هستند که در کنترل اندیشه ها، احساس ها و کنش های مؤثر است. از نظر او رفتار و انگیزش انسان نیز در باورهایی است که انسان ها از خود دارند که این سازه ی کلیدی در کارکرد و کنترل شخصی فرد می باشد. همچنین، از نظر بندورا خوداندیشی، یگانه توانایی انسان در ارزیابی اندیشه و رفتار خود است. به نحوی که این خودارزیابی ها در برگیرنده ی دریافت های خودکارآمدی است. باورهای کارآمدی نیز علاوه براینکه بر الگوهای اندیشه و واکنش­های هیجانی افراد اثر می­گذارند، تعیین می­کنند که انسان ها چه اندازه برای انجام کارهایشان زمان می گذارند، هنگام برخورد با دشواری ها تا پایداری می کنند، و آیا در برخورد با موقعیت های گوناگون چه اندازه انعطاف پذیر هستند. براین اساس، افرادی با خودکارآمدی پایین شاید باور کنند که وضع حل ناشدنی است. یعنی باوری که تنیدگی، افسردگی و دیدی باریک بینانه برای گره گشایی پرورش می دهد(رجبی 1385، صص-113-111).

   از نظر بندورا، افرادی که احساس کارآمدی پایینی دارند، احساس می کنند که درمانده هستند و نمی توانند رویدادهای زندگی خود را کنترل کنند. آنها معتقدند که هرگونه تلاشی که می کنند بیهوده است. همچنین، وقتی آنها با موانعی روبرو می شوند، چنانچه تلاش مقدماتی آنها برای برخوردکردن با مشکل بی ثمر باشد، سریعاً قطع امید می کنند. برخی از این افراد که احساس کارآمدی پایینی دارند، حتی سعی نمی کنند با مشکل کنار بیایند. زیرا متقاعد شده اند که هر کاری که انجام می دهند، بی فایده است. بنابراین، احساس کارآمدی پایین می تواند بر انگیزش، سطح آرزوها، توانایی های شناختی و سلامت جسمانی تأثیر ناگوار بگذارد. برعکس، افرادی که احساس کارآمدی بالایی دارند، معتقدند که می توانند به نحو مؤثری با وقایع و موقعیت ها برخورد کنند. چون آنها انتظار دارند که در غلبه بر موانع موفق شوند، در کارها استقامت به خرج دهند،  و اغلب در سطح بالا عمل می کنند. همچنین، این افراد مشکلات را به جای تهدید، چالش می دانند و فعالانه در جستجوی موقعیت های تازه هستند(شولتز و شولتز، 2005، ترجمه سید محمدی، 1386، ص460). در این رابطه، الساری خودکارآمدی را اعتقاد فرد به داشتن توانایی برای سازماندهی و انجام سلسله اقدامات لازم برای رسیدن به یک هدف خاص تعریف کرده است. به نظر وی یکی از عوامل مهم در ایجاد انگیزه فرد برای اقدام، عقیده ی او در توانایی­اش برای اقدام و تأثیرگذاری است(به نقل از رفیعی فر و همکاران، 1392، ص64). برخی از صاحب نظران، خودکارآمدی را سازه ای بنیادی از خودپنداره ی افراد برمی شمرند که با باورهای افراد درباره ی توانایی های شان شناخته می شود(گارسیا و پنت ریچ، 1996؛ به نقل از پاجارس، 1996).

    آنچه مسلّم است اینکه موفقیت انسان احتیاج به تعهد، کاردانی و پشتکار دارد. این موارد از طریق خودکارآمدی حاصل می شود(مایباک و مورفی، 1995؛ به نقل از سعید و همکاران، 1390، ص18). همچنین، عقاید مرتبط با خودکارآمدی بر اهداف و آرزوها اثر می گذارد و تشکیل دهنده پیامدهای رفتار انسان می باشد(شوایتزر و لوزینسک، 2005، ص 159-139). از این منظر، احساس خودکارآمدی، یکی از مهمترین جنبه های اطلاعاتی در مورد خودمان است. این اطلاعات مربوط به برآورد ما، شخصیت ما و احساس خودکفایی ما می باشد. افراد با حداکثر احساس خودکارآمدی می­توانند به طور مؤثر با موقعیت ها برخورد کنند؛ به عبارتی شایستگی برخورد با موقعیت ها را دارا شوند(لفرانکوئیس، 1991، به نقل از سعید و همکاران، 1390، ص18).

     از تعاریف قبلی چنین برمی آید که خودکارآمدی، اطمینان خاطری است که شخص درباره ی انجام فعالیت خاص احساس می کند. این مفهوم، میزان تلاش و سطح عملکرد فرد را تحت الشعاع قرار می دهد. زیرا در فرآیند تغییر رفتار، ارتقای خودکارآمدی بسیار قابل اهمیت است. تکرار در عملکرد، ساده کردن و تقسیم نمودن یک کار به مراحل کوچک، می تواند در انجام هر مرحله از کار، فرد را خودکفا کند و در نهایت به خودکارآمدی کامل منجر شود(روزنستوک، 1988).

 

تأثیر خودکارآمدی بر سلامت و کیفیت زندگی 

    از آنجا که خودکارآمدی عبارت از قضاوت فرد از خود در مورد توانایی انجام یک عمل ویژه است(پندر و همکاران، 2006). از این منظر، حس خودکارآمدی­بالا باعث تلاش، مقاومت و انعطاف بیشتری می­شود و افراد با خودکارآمدی بالا قادرند به طور مؤثری از رویدادهای زندگی خود تأثیر گرفته و نسبت به کسانی که خودکارآمدی پایین تری دارند، انتظار موفقیت بیشتری دارند. همچنین، از جمله عواملی که به ارتقای سلامت عمومی و کیفیت زندگی منجر می شود، خودکارآمدی است. از نظر بندورا، خودکارآمدی تابع حالات جسمانی است که آن ها نیز به نوبه ی خود متأثر از حالات عاطفی شخص و به طور کلی کیفیت زندگی در تمام ابعاد آن است.  در این رابطه، هیجانات منفی مانند ترس، اضطراب، تنش و افسردگی سبب می شود که افراد در انجام وظایف، توانایی های خود را دست کم بگیرند که این در واقع مفهوم خودکارآمدی پایین است. خودکارآمدی پایین نیز باعث می شود حالات روحی و روانی مانند خستگی، عصبانیت و درد و رنج در فرد به وجود آید و منجر به نقصان کیفیت زندگی او شود(بندورا، 200، ص 120-36).  به گفته ی بندورا(1995) چهار منبع عمده یعنی موفقیت عملکرد، تجارب جانشینی، قانع سازی کلامی و انگیختگی فیزیولوژیکی و هیجانی برای خودکارآمدی وجود دارد که احساس کارآمدی را افزایش می دهد:

1- روبرو کردن افراد با تجربیات موفقیت آمیز به وسیله ی ترتیب دادن هدف های دست یافتنی، موفقیت عملکرد را افزایش می دهد.

2- روبرو کردن افراد با الگوهای مناسبی که عملکرد موفقیت آمیز دارند، تجربیات جانشینی موفق را افزایش می دهد.

 


[1] . Bandura

[2] . Aalto et al

[3] . Olsary

[4] . Garcia & Pintrich

[5] . Pajares

[6] . Maibach & Morphy

[7] . Schwarzer & Luszczynsk

[8] . Lefrancois

[9] . Rosenstock et al

[10] . Pender et al

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق خودکارآمدی (فصل دوم تحقیق)

دانلود پیشینه تحقیق و مبانی نظری با موضوع خودکارآمدی


دانلود پیشینه تحقیق و مبانی نظری با موضوع خودکارآمدی

پیشینه تحقیق و مبانی نظری با موضوع خودکارآمدی

دانلود دانلود پیشینه تحقیق و مبانی نظری با موضوع خودکارآمدی

خودکارآمدی
مبانی نظری خودکارآمدی
پیشینه تحقیق خودکارآمدی
ادبیات پیشین خودکارآمدی
تعریف عملیاتی خودکارآمدی
تعریف نظری خودکارآمدی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 33 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 24

دانلود پیشینه تحقیق و مبانی نظری با موضوع خودکارآمدی


مطالب موجود در فایل:

مفهوم خودکارآمدی

نظریه های خـودکارآمدی

انواع خودکارآمدی

ابعاد خودکارآمدی

پیشینه داخلی

پیشینه خارجی

دانلود دانلود پیشینه تحقیق و مبانی نظری با موضوع خودکارآمدی